۱۰۰ مطلب توسط «آسمان مهدوی» ثبت شده است

کتاب هزار و یک نکته پیرامون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

کتاب "هزار و یک نکته پیرامون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)" نوشته محمد رحمتی شهرضا که توسط انتشارات مسجد مقدس جمکران به چاپ رسیده است. 

از جمله موضوعات این کتاب می توان به عناوین : "از ولادت تا شهادت پدر؛ چشم انتظار طلوع ؛ ولادتِ نور؛ نام و القاب ؛ جمال دلربا؛ سخن از عشق ؛ افلاک در خاک ؛ از دیدگاه تاریخ، علم کلام و عقل ؛ امام زمان علیه السلام در کتب آسمانی ؛ امام زمان علیه السلام در روایات ؛ غیبت صغری و نوّابِ خاص ؛ غیبت کبری ؛ تشرّفات و توسّلات ؛ فضیلتِ انتظار؛ منتظران واقعی اینگونه اند....؛ میعادگاه منتظران؛ مسجد مقدّس جمکران ؛ آخرالزمان این گونه می شود...؛ وقایعِ ظهور؛ اصحاب و یاران" اشاره کرد.

دانلود:
 دانلود کتاب "هزار و یک نکته پیرامون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)" نسخه pdf
 دانلود کتاب " هزار و یک نکته پیرامون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)" نسخه اندروید
۰ نظر
آسمان مهدوی

داستانهای ائمه: امام مهدی (عج): چرا او قائم آل محمد نامیده شد؟

ابوحمزه ثمالی می گوید: از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) پرسیدم: اى فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نیستید؟
فرمود: بلى!
عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان (علیه السلام) قائم نامیده شده است؟
فرمودند: هنگامى که جدّم امام حسین علیه السّلام کشته شد فرشتگان گریستند و ضجّه زده و به درگاه الهى نالیده و گفتند: اى خدا و اى سرور ما آیا از کسى که برگزیده و فرزند برگزیده و بهترین خلق تو را کشته غافل هستى؟
خداى عزّ و جلّ به ایشان وحى نمود: اى ملائکه من آرام باشید قسم به عزّت و جلال خودم از قاتلین او انتقام خواهم گرفت اگر چه در زمان بعد باشد، سپس ائمّه ‏اى که از فرزندان امام حسین علیه السّلام هستند را به ایشان نشان داد، آنها مسرور و خوشحال شدند در بین فرزندان حضرت یکى از آنها ایستاده و نماز مى‏ خواند، حقّ تعالى فرمود: با این قائم از قاتلین انتقام خواهم گرفت.
۰ نظر
آسمان مهدوی

خواب امام زمان(عج)

داستان کوتاه؛

شاگرد: استاد، چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟

استاد: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب. شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت

شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم!‏ خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم،کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم! در ساحل رودخانه ای مشغول...! 

استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی‏؛‏ تشنه امام زمان(عج) بشو تا خواب امام زمان(عج) ببینی...!

اللهم عجل الولیک الفرج

۰ نظر
آسمان مهدوی

روایتی از حضرت امام خامنه ای

آن وقتی که بمب منفجر شد در آن مسجدی که من بودم، از وقتی که بار اول افتادم زمین -نفهمیدم البته چه جوری شد که افتادم- تا وقتی که به کلی بی‌هوش شدم و بعد از چند روز به هوش آمدم، سه مرتبه‌ی دیگر به هوش آمدم. در این فاصله سه ‌بار لحظاتی به هوش آمدم و هر دفعه یک احساسی داشتم که آن حالات را من هیچ‌ وقت یادم نمی‌رود. یکیش که حالا این ‌جا عرض می‌کنم، این است؛

در یکی از این حالات احساس کردم که من دارم می‌روم، یعنی دارم می‌میرم. احساس کردم که مرگ در مقابل من است. کاملاً خودم را در مرز عالم برزخ مشاهده کردم. به‌طور خلاصه اگر بخواهم در یک کلمه بگویم، احساس کردم که در آن حال، انسان هیچ دستاویزی به‌جز خدا ندارد؛ هیچ دستاویزی. یعنی هرچه هم عمل آدم پشت سر خودش داشته باشد، باز هم اگر تفضل الهی و رحمت خدا را نتواند جلب کند، آدم خاطرجمع نیست به آن عمل‌. آدم شک می‌کند که این عمل را با اخلاص به‌جا آورده‌ام؟ آیا نیّتم صددرصد خدایی بود؟ آیا در آن شرک نبود؟ آیا ریا در آن نبود؟ ملاحظه‌ی این و آن نبود؟ می‌دانید، این‌جوری است ها. چون واقعاً ماها مرکز عیوبیم دیگر، همه‌ی شائبه‌ها در ما هست متأسفانه.

 
آن‌جا انسان احساس می‌کند که مثل پر کاهی بین و زمین و آسمان است .این احساس را انسان دارد و منقطع می‌شود. از همه‌ چیز منقطع می‌شود. من این حالت انقطاع را در آن وقت احساس کردم و تضرع کردم پیش خدای متعال؛ پروردگارا می‌بینی که من چقدر دستم خالی است و چقدر محتاجم. اگر تفضلی کنی، کردی وإلاّ ما رفتیم. منظورم مردن نبود ها؛ رفتن از وادی سعادت بود. بعد دیگر بی‌هوش شدم و نفهمیدم چیزی را.

 

سلامتی وجود نازنین نائب المهدی(عج)، امام خامنه ای صلوات

۰ نظر
آسمان مهدوی

داستان های مهدوی( شماره 10 )

داستانهای مهدوی (10): موعود امم

شب، شب معراج آخرین فرستاده خدا بود.رسول مهربانی در اوج آسمان ها

سیزده نور پاک را دیده بود. آن ها اهل بیت خودش بودند. نور آخرین، به پا خاسته بود،

و مثل ستاره ای درخشان جلوه نمایی می کرد.

خاتم پیامبران از خدای خویش شنید که فرمود:

۰ نظر
آسمان مهدوی