در ارشاد شیخ مفید، نقل کرده که:
چون امام حسن عسکرى علیه السّلام رحلت فرمود، مردى از اهل مصر مالى را بمکه آورد براى صاحب الامر، مردم گرد وى اجتماع نمودند جمعى از سنّیان گفتند: حسن عسکرى بلا عقب وفات یافت و عده اى گفتند: جانشین وى جعفر (کذّاب) است، گروهى هم گفتند جانشین او پسرش میباشد، مرد مصرى یکنفر بنام ابو طالب را به محله «عسکر» واقع در سامره فرستاد تا حقیقت امر را کشف کند، نامه اى هم با آن مرد بود.
فرستاده نخست نزد جعفر (کذّاب) رفت و از او دلیل بر صدق امامتش خواست جعفر بوى گفت: فعلا دلیلى آماده ندارم. سپس آن مرد بدر خانه امام حسن عسکرى علیه السّلام رفت و نامه را به چند نفر از شیعیان که معروف بود از جانب سفیر حضرت وکیل بودند داد، جواب نامه بدین گونه از ناحیه مقدسه امام زمان علیه السّلام صادر گشت: «خداوند بآن کس که تو را فرستاده پاداش خیر دهد، او وفات نمود و وصیت کرد مالى که با خود آورده بود، مرد موثقى در هر کارى که مناسب میداند صرف کند». حضرت جواب نامه مرد صاحب مال را درست دادند، زیرا بعد که مراجعت کردم دیدم آنچه فرموده بود مطابق درآمد.