به نام خدا

پرسش: آیا ممکن است انسان دارای عمری چنین طولانی باشد ؟

پاسخ: طول عمر و داشتن یک زندگی مادی برای مدت طولانی، از لحاظ عقل محال نیست. علم نیز زندگی طولانی را برای بشر ممکن پذیر می‌داند. از این رو، دانشمدان به دنبال کشف اسرار طول عمر هستند تا بتوانند عمر طولانی را برای بشر قابل دسترس کنند. وجود افرادی که در ایام گذشته دارای عمر‌های طولانی بودند مؤید این مطلب است. احاطه علمی بر چگونگی و عوامل پیری و از کار افتادگی ، و مبارزه با آن از اسباب طول عمر است که امام زمان(ع) دارای آن می‌باشد. در کنار این مباحث، اراده خدا و اعجاز را نباید از نظر دور داشت.

پرسش: به چه دلیل مهدویت امری اصیل است ؟

پاسخ: عقیده به مهدویت و انتظار ظهور نجات بخش، یک وعده حتمی الهی است و باعث روشن شدن نور امید در دل منتظران و پایداری در راه مبارزه با ظلم و ستم و تسلیم نشدن در مقابل جبهه‌های باطل و ظالم است.
مهدویت، مؤمنین را به بازگشت بسوی اسلام و تمسک به وحدت اسلامی و ریشه کن نمودن نفوذ بیگانه و نیز تنفر از کفر و الحاد دعوت می‌نماید.
قرآن کریم می‌فرماید: «ولاتهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین (آل عمران/139)؛ سستی نکنید و اندوهناک نشوید زیرا شما بلند مرتبه هستید اگر در ایمان ثابت قدم باشید».
در انقلاب اسلامی ایران، اعتقاد به مهدویت، الهام بخش امت مسلمان ایران بود که مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و مکاتب الحادی و مادی گرا و مزدوران آمریکا و اسرائیل زد و آنها را آماده جانفشانی برای پیروزی و سربلندی اسلام نمود. و با تقدیم ده‌ها هزار شهید نام اسلام را در جهان بلند آوازه ساخت.
اصالت مهدویت را از ابعاد گوناگون می‌توان بررسی نمود:
1. امکان داشتن «عقیده به مهدویت»: برای بررسی یک اندیشه یا حادثه ابتدا معقول بودن آن مورد توجه است. زیرا اگر معقول و مورد پذیرش خرد و فکر نباشد سخن از وقوع یا عدم وقوع صحیح نیست. اعتقاد به مهدویت نزد عقل قابل تصدیق است و شک و تردید در آن (امکان عقلی آن) راه ندارد. این عقیده در بین همه ملت‌ها و امت‌ها مخصوصا مسلمین مورد پذیرش و مسلم و ثابت بوده است. از قرن دوم هجری که در مورد برخی مسائل اسلامی مباحثی (در رد یا قبول آن) عنوان گردید، در مورد «اصل مهدویت» هیچ شبهه‌ای وارد نشد.
2. موافقت با مبانی عقلی: مهدویت بر مبانی صحیح و عقلی و منابع اصیل استوار است. بیش از صدها کتاب و رساله در طول چهارده قرن گذشته که در این موضوع نوشته شده نشان می‌دهد که این عقیده مبتنی بر مبانی معقول وصحیح بوده و مصونیت زیادی در مقابل شبهه افکنان و مخالفان داشته است، و انکار مهدویت در واقع، انکار مبانی اصیل و احکام قطعی شمرده می‌شده است.
3. موافقت با فطرت و سنت‌های خلقت: حقیقت مهدویت سیر جوامع را منتهی به یک جامعه واحد و رسیدن به امنیت در دنیا و سعادت در آخرت می‌داند و چنین آرمانی از آرزو‌های دیرینه انسان‌‌ها و تطابق با تمام سنت‌های طبیعی در خلقت؛ یعنی رشد و تکامل در تمامی مراحل حیات می‌باشد تمامی انسان‌ها خواستار برقراری عدالت کامل در مسیر زندگی و رفع تبعیض‌ها و محو ظلم‌ها و ستم‌ها هستند و مهدویت نوید پیروزی عدالت خواهان و امید رسیدن به سعادت دنیا و آخرت است و با ارائه راه‌کار‌های عملی برای رسیدن به این درجه از تکامل اجتماعی و انسانی به ندای فطرت‌های پاک انسانی پاسخ مثبت می‌دهد.
4. تمام ادیان آسمانی نوید عصر درخشان، سعادت عمومی، صلح جهانی و دوران پر خیر و برکت را به پیروان خود داده‌اند. زمانی که با آمدن مردی الهی و برقرار نمودن حکومتی بر اساس عدالت، تمامی نگرانی‌ها، هراس‌ها و نابرابری‌ها رخت بر بندد و ندای توحید بر روی زمین طنین انداز شود.
این موعود الهی به نام‌های مختلف در هر دین معرفی شده است و در نشانه‌های کلی و مشترک مانند برقراری عدالت، مبارزه با ظلم، حاکمیت خدا پرستان در تمامی ادیان از او سخن گفته‌اند، این موضوع در جای خود قابل اثبات می‌باشد.
5. اصالت مهدویت بر اساس قرآن: در آیات زیادی پیروزی خدا پرستان و مؤمنین بر ظالمان از وعده‌های حتمی الهی شمرده شده است که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم:
ـ وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ(انبیاء، 105)؛
ـ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ ….(نور، 55)؛
ـ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِینَ، خدا اراده کرده است که حق را به کلمات خود اثبات و اظهار نماید و دنباله کافران را قطع فرماید»(انفال، 7)
ـ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ، و ما اراده کردیم که بر مسضعفین در زمین منت گذارده آنها را پیشوایان مردم و از وارثان زمین قرار دهیم.(قصص،5)
ـ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ، همانا حزب خدا پیروزمند است، (مائده، 56).
ـ وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ، همانا سپاه ما پیروزند،(صافات، 173).
ـ وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً، بگو حق آمد و باطل رفت که همانا باطل نابود شدنی است(اسری، 81).
6. اصالت مهدویت بر اساس روایات معتبر: کتاب‌های حدیثی شیعه و اهل سنت مملو از احادیث معتبر در مورد اعتقاد به مهدویت است. پیشوایان دین از پیامبر اسلام(ص) تا جانشینان بر حق ایشان یعنی امامان معصوم(ع) به طور مکرر از این موضوع سخن گفته‌اند و یاران و صحابه آن‌ها این سخنان را ثبت نموده و به نام حدیث در اختیار ما قرار داده‌اند. بسیاری از این احادیث از نظر علم حدیث شناسی مورد تایید قرار گرفته و قابل اعتبار و اعتماد شناخته شده است.
در مجموع کتب شیعه و اهل سنت چندین هزار حدیث در این موضوع وارد شده است که احادیث معتبر و قابل اعتماد آن به قدری است که اطمینان به حقانیت این موضوع پیدا می‌شود.
7. مورد اتفاق و اجماع شیعه و اهل سنت: در طول تاریخ اسلام این دو گروه از مسلمین بر این موضوع اتفاق داشته‌اند که مردی از اولاد رسول خدا(ص) و از فرزندان علی(ع) و فاطمه(س) برای برقراری عدالت فراگیر در دنیا قیام خواهد کرد و حاکمیت حق و توحید را به منصه ظهور خواهد رساند خصوصیت و نشانه‌های کلی این شخص در نزد آنان یکسان بوده و تنها در بعضی از خصوصیات جزئی اختلافاتی دارند. از آنجا که تمامی مسلمین این عقیده را اصیل و حق ‌می‌دانستند لذا با ظهور مدعیان دروغین مهدویت هیچگاه در صدد رد این اعتقاد بر نیامدند، بلکه با ذکر نشانه‌ها، در صورت عدم تطبیق بر مدعیان، به انکار و رد آنان ‌می‌پرداختند.
8. پشتوانه معجزات و کرامات: یکی از دلایل عام و همگانی در اثبات نبوت پیامبران و سایر اخبار غیبی ارائه معجزه واقعی است. هیچ پیامبری بدون معجزه به دعوی نبوت نپرداخته است. پس از آن معجزات یا کراماتی است که توسط امامان معصوم در موارد مختلف برای حقانیت خود ارائه شده است و این مسئله‌ای تاریخی و غیر قابل انکار است.
در مورد عقیده مهدویت و شخص مهدی موعود نیز معجزات و کرامات بسیار زیادی در طول دوران زندگی از تولد تا این زمان و حتی قبل از تولد ارائه شده است که با بررسی هر یک می‌توان به اصالت و حقانیت این اعتقاد اطمینان پیدا کرد. نمونه بی نظیر آن ادامه حیات طولانی آن وجود مقدس و الهی است که مبتنی بر اصول قطعی اعتقادی و اسلامی استوار است و روایات متعدد و معتبر این موضوع را مورد تایید قرار داده است به طور اجمال موضوع معجزات مطلبی غیر قابل تردید است و باید در جای خود به طور مفصل و کامل مورد پژوهش و ارزیابی قرار گیرد.
9. مبتنی بر توحید و یکتاپرستی: دعوت تمامی انبیاء برای تحقق حکومت «الله» در زمین و لغو حکومت‌های غیر الهی است. هر نظام و حکومتی که مبنای الهی ندارد از نظر شرعی قابل اعتبار نیست و لازم الاطاعه نمی‌باشد. تنها کسی که حق قانونگذاری در همه امور را دارد خداست. هر حکومت خود سرانه و خارج از حدود الهی، حکومت جاهلیت و غیر توحیدی است و هیچ اصالتی ندارد و قابل احترام و اتباع نمی‌باشد.
برقراری حکومت عادلانه و اجرای قوانین الهی و تقسیم منابع ثروت بر اساس عدالت توسط مردی الهی که از طرف خدا تعیین و معرفی شده است، در مسیر حاکمیت توحید بر روی زمین است. این امر اصالت مهدویت را از این زاویه به اثبات می‌رساند.
10. تاثیر عملی در زندگی عدالت محور برای مسلمانان جهان: صدها میلیون مسلمان در سراسر جهان تحت تأثیر نفوذ معنوی اسلام قرار دارند و اسلام و احکام آن بخش‌های مهمی از زندگی آنها را فرا گرفته است. این نفوذ عملاً در معامله‌ها، معاشرت‌ها، عبادت‌ها، فرهنگ و آداب و رسوم مسلمانان از تولد تا مرگ به وضوح قابل مشاهده است.
یکی از این تأثیرات رعایت عدالت در زندگی و روابط متقابل با انسان‌ها اعم از مسلمان و غیر مسلمان است. این اعتقاد به عدالت اگر چه به طور تام و کامل ظهور ندارد، اما به طور نسبی انسان معتقد به اسلام را به طرف محوریت عدالت در زندگی سوق می‌دهد، و این عقیده بر خواسته از تعالیم روشنی بخش اسلام و نزدیک شدن به عدالت واقعی و کامل بدست مددی الهی بر روی زمین می‌باشد که از وعده‌های مسلم و غیر قابل تردید در دین مبین اسلام بوده است.
با اعتقاد به حاکمیت عدالت، انسان مسلمان سعی در نزدیک شدن به این آرمان بزرگ دینی می‌کند و روز به روز در جهات حاکمیت این فرهنگ در زندگی شخصی و اجتماعی تلاش می‌نماید و این خود دلیل محکمی بر اصالت این اعتقاد و تاثیر عملی در زندگی، تفکر و رفتار انسان مسلمان و مؤمن خواهد بود. عقیده به مهدویت مانع از یاس و نا امیدی و پذیرش ظلم و بی عدالتی شده و انسان مسلمان را آماده برای تحقق آرمان‌های عدالت طلبی می‌کند و تا مرحله جان فشانی در راه حاکمیت حکومت عادلانه الهی به پیش می‌برد. این هوشیاری و حق طلبی به تدریج به سایر ملت‌ها نیز سرایت کرده و زمینه برای عدالت جهانی فراهم خواهد شد.

پرسش: پیرامون امام زمان (عج) توضیح دهید ؟

پاسخ: آخرین امام شیعیان و دوازدهمین جانشین رسول خدا(ص) در سپیده دم جمعه، نیمه‌ی شعبان سال 255 هـ . ق در سامرا، یکی از شهر‌های عراق، دیده به جهان گشود. پدر گرامی او، پیشوای یازدهم امام حسن عسکری(ع) و مادر بزرگوار آن حضرت بانویی شایسته به نام «نرجس» بود.
نام و کنیه امام زمان(ع) همان نام و کنیه پیامبر اسلام(ص) است و لقب‌های مشهور آن حضرت عبارت است از: مهدی(هدایت شده‌ای که مردم را به حق می‌خواند)؛ قائم(قیام برای حق می‌کند)؛ منتظر(همه، در انتظار مقدم اویند)؛ بقیة الله(باقی مانده حجت‌های خدا و آخرین ذخیره او)؛ صاحب الزمان؛ ولی عصر(حاکم و فرمانروای یگانه زمان).
با توجه به این که فرمانروایان ستمگر عباسی به دنبال قتل آن بزرگوار بودند، لذا ولادت ایشان پنهانی بود و حتی نزدیکان امام عسکری(ع) نیز از ولادت او بی اطلاح بودند. حکیمه خاتون(عمه بزرگوار امام یازدهم) که بزرگ بانوان حرم اهل بیت بود نیز در شب نیمه شعبان و چند ساعت قبل از ولادت، از واقع شدن این امر بزرگ آگاه شدو این، بدان جهت بود که اثر حمل و نشانه‌ی بارداری در نرجس خاتون، به قدرت خدا، دیده نمی‌شد.
در روایات، شمایل و اوصاف حضرت مهدی(ع) بیان شده است از جمله: چهره‌ای گندمگون، پیشانی بلند، ابروان هلالی، چشمان سیاه و درشت و … اهل عبادت و شب زنده‌داری؛ زهد و پارسایی، صبر و بردباری، عدالت و نیکوکاری؛
زندگی ایشان شامل سه دوره پرفراز و نشیب است:
دوران اختفا: زندگی پنهانی آن حضرت که از آغاز ولادت تا شهادت پدر را شامل می‌شود. در این دوران امام حسن عسکری(ع) با نوشتن نامه و دادن عقیقه، نزدیکان و خواص را از ولادت امام مهدی(ع) آگاه کرد.(کمال الدین؛ج2، ب 43)
در این دوره، برخی از افراد، موفق به دیدار امام زمان(ع) شدند. محمد بن عثمان که یکی از بزرگان شیعه است، می‌گوید: چهل نفر از شیعیان، نزد امام یازدهم گرد آمدیم، آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: «پس از من، این، امام شما و جانشین من است. از او فرمان برید و بعد از من، در دین خود پراکنده نشوید که هلاک می‌شوید.»(کمال الدین، ج2، ب43، ح2).
دوران غیبت؛ این زمان، از هنگام شهادت امام یازدهم(ع) شروع می‌شود و تا ظهور ادامه دارد.
علت غیبت آن حضرت، به روشنی معلوم نیست، ولی از حکمت‌های آن، نجات از قتل و امتحان مردم است.
غیبت حضرت دو مرحله دارد: الف. غیبت کوتاه مدت(صغرا) که از سال 260 (هنگام شهادت امام یازدهم) تا سال 329 یعنی حدود هفتاد سال طول کشید.
مهم‌ترین ویژگی این دوره، آن است که مردم، از طریق نایبان خاص، یعنی عثمان بن سعید عمری، محمد بن عثمان بن سعید عمری، حسین بن روح، علی بن محمد سمری، با امام مهدی(ع) در ارتباط بودند و به وسیله‌ی آنان، سؤالات خود را می‌پرسیدند و پیام‌ها و پاسخ‌های حضرت را دریافت می‌کردند. در این دوره نیز برخی از ارادت‌مندان، موفق به دیدار حضرت شدند.
ب. غیبت بلند مدت(کبرا): در آخرین روز‌های عمر نایب چهارم، در نامه‌ای، امام زمان(ع) خطاب به او، خبر رحلت او را تا شش روز دیگر اعلام می‌کند. امام، از او می‌خواهد که دیگر فردی را به عنوان نایب خاص، از طرف ایشان معرفی نکند. بدین گونه دوران غیبت کبری شروع شد.
امام، در این دوره علما و فقیهان را به عنوان نایب عام به مردم معرفی کرد و از آنان خواست که در امور خود به علما رجوع کنند(کمال الدین، ج2، ب45، ح3). البته باید توجه داشت که هر چند امام در پرده غیبت قرار دارد، ولی مردم از شمع وجود او بهره می‌برند. در روایت مشهور از پیامبر(ص)(کمال الدین، ج2، ب45،ح3). و خود حضرت مهدی(ع)(کمال الدین، ج2،ب45، ح4) امام غایب، به خورشید پشت ابر تشبیه شده است که همانگونه که مردم از نور و حرارت آن استفاده می‌برند و نظام منظومه شمسی برقرار بود، همچنین به برکت امام، نظام هستی برقرار است و مردم از فیوضات او بهره می‌برند.
در این دوران پرفراز و نشیب که مردم باید در انتظار مقدم او باشند و به وظیفه یک منتظر واقعی عمل کنند و زمینه‌سازی برای ظهور بکنند، برخی نیز موفق به دیدار آن عزیز شدند که نمونه‌ی آن تشرف حاج علی بغدادی است که در کتاب مفاتیح الجنان ذکر شده است.
دوران ظهور؛ این دوره، از ظهور حضرت تا رحلت ایشان را شامل می‌شود. پس از آن که شرایط ظهور فراهم گشت و علایم ظهور، مانند خروج سفیانی و ندای آسمانی پدیدار شد، آن یگانه‌ی دوران، در مکه ظاهر می‌شود و همراه با یاران در مسجد الحرام، ظهور خود را اعلام می‌دارد و پس از سیطره بر مکه و اصلاح امور، به طرف مدینه و سایر نقاط به حرکت در می‌آید و با پاک سازی جهان از ظلم و شرک، عدل و دین را بر این زمین خسته از سیاهی می‌گستراند. در این دوران است که زمین، خرم و آباد می‌گردد و برکات‌اش را به مردم ارزنی می‌دارد.

پرسش: چرا نامه اعمال ما را برای امضاء کردن پیش امام زمان (عج) می برند ؟

پاسخ: گویا مراد شما این است که چرا نامه اعمال ما را به امام عرضه می‌کنند؟ در پاسخ باید گفت: پیروان مکتب اهل بیت، با توجه به اخبار فراوانی که از امامان رسیده، ، عقیده‌شان این است که پیامبر و امامان(ع) از اعمال همه امت آگاه می‌شوند. یعنی، خداوند از طریق خاصی اعمال امت را بر آنان عرضه می‌دارد. روایات، در این زمینه، بسیار است. قبل از آوردن حدیث، برای تایید موضوع، آیاتی را که به موضوع عرض اعمال بر پیامبر و امام دلالت دارد می‌آوریم. خدای سبحان در قرآن مجید می‌فرماید: « وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ؛ بگو عمل کنید، خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را می‌بینند …»(توبه، 105) از طرفی نبی اکرم(ص) شاهد و گواه امت است: « یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً»(احزاب، 45)؛ « فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً؛ حال آنان چگونه است آن روز که برای هر امتی، گواهی بر اعمال‌شان می‌طلبیم و تو را گواه بر اعمال آنان قرار خواهیم داد»(نساء، 41).
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌گوید:«هر عملی که انسان انجام می‌دهد، از خیر یا شر، خدا و رسولش و مؤمنان، حقیقت عمل خیر یا عمل شر را مشاهده می‌کند»، (المیزان، جلد9، ص398).
منظور از مؤمنون، در آیه 105 سوره توبه ائمه(ع) هستند. یعقوب بن شعیب گوید: از امام صادق(ع) درباره آیه‌ی « قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» پرسیدم، فرمود «مؤمنان، ائمه هستند». (اصول کافی، جلد1، ص318) پس اعمال انسانی، از خیر و شر، به رسول خدا و ائمه(ع) عرضه می‌شود. ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل می‌کند: « در هر بامداد کردار بندگان نیکوکار و فاسق بر رسول خدا(ص) عرضه می‌شود. پس بر حذر باشید از کردار ناشایست. همین است معنای قول خدای تعالی « قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ …» و ساکت شد.(اصول کافی، همان) بنابراین، پیامبر و امامان(ع) از حقیقت اعمال بندگان، با خبر هستند و اعمال آنان را مشاهده می‌کنند.
پیامبر و ائمه(ع) مظهر اسماء و صفات الهی هستند و همان‌گونه که خداوند، ناظر بر اعمال مردم است، پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز چشم خدا در میان خلق هستند و اعمال آنان را می‌بینند.
ضمن آن که نظارت پیامبر و امام بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، آثار سازنده‌ی فراوانی دارد؛ زیرا آنان هادیان امت از طرف خدایند، و فیض الهی از طریق آن بزرگواران به بندگان می‌رسد.

پرسش: چگونه به شهادت رسیدن امام زمان (عج) را بنویسید .

پاسخ: در مورد پایان زندگی حضرت به درستی نمی توان سخن گفت. روایتی که در آن سخن از شهادت حضرت به دست یک زن به میان آمده، هم ضعف سند دارد و هم اضطراب در متن و هم اینکه در متون شیعه وارد نشده است. برخی به سخن امام حسن مجتبی(ع) (که فرمود: نیست از ما ائمه مگر اینکه یا مسموم می شود یا مقتول)، استناد کرده و گفته اند: حضرت در نهایت به شهادت می رسد؛ ولی کیفیت آن روشن نیست: در برخی روایات نیز سخن از رحلت آمده است. در توجیه روایت امام حسن(ع) گفته شده است: این روایت می تواند مربوط به زمان حاکمیت بنی امیه و بنی عباس باشد که به ائمه(ع) سخت می گرفتند. بنا بر این نمی توان به روشنی در این باره اظهار نظر کرد.

پرسش: آیا اعتقاد به ظهور امام مهدی (عج) باور داشتی شیعی است ؟

پاسخ: عقیده به مهدویت و باور به ظهور و قیام مهدى موعود، به عنوان نجات دهنده عالم بشریت و اصلاح‏گر موعود، باور و اعتقادى است که براساس کتاب و سنت پدید آمده و همه مسلمانان پیشین و پسین، بر آن اتفاق نظر دارند. این باور داشت، به عنوان اندیشه اصیل اسلامى، بر پایه استوارترین دلایل عقلى و نقلى بنا نهاده شده و هیچ یک از مسلمانان – به جز عده‏اى اندک – به انکار و یا تردید آن نپرداخته است. در این رابطه دیدگاه اهل سنت نقل مى‏شود:
سویدى مى‏گوید: «آنچه علما بر آن اتفاق نظر دارند، این است که مهدى آن کسى است که در آخر الزمان قیام مى‏فرماید و زمین را از عدل و داد پر مى‏کند و احادیث راجع به مهدى(عج) و ظهور او بسیار است».( ر. ک: لطف اللَّه صافى گلپایگانى، امامت و مهدویت؛ ج 2، ص 312؛ به نقل از: سوائک الذهب، ص 78.)
ابن هجر هیثمى گفته است:
«اعتقاد به‏وجود مهدى منتظر، بنابراین‏احادیث صحیح‏امرى لازم‏است. عیسى و دجّال در زمان او ظاهر مى‏شوند و هر جا «المهدى» به طور مطلق آورده شود، مراد او است».( متقى هندى، البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان، ص 169.)
ابن خلدون – در عین انکار احادیث مهدى – مى‏گوید: «مشهور بین همه مسلمانان، در همه عصرها این است که به یقین در آخر الزمان، فردى از خاندان نبوت ظهور مى‏کند، دین را مدد مى‏رساند و عدل را مى‏گستراند. مسلمانان از او پیروى مى‏کنند و به همه کشورهاى اسلامى، حاکم مى‏شود. او مهدى نام دارد».(عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمه ابن خلدون،
ص 367.)
ابن ابى الحدید مى‏نویسد: «میان همه فرقه‏هاى مسلمین اتفاق قطعى است که عمر دنیا و احکام و تکالیف پایان نمى‏پذیرد، مگر پس از ظهور مهدى».( ابو حامد بن هبة اللَّه بن ابى الحدید معتزلى، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 535.)
بر این اساس باور داشت مهدویت، امرى ضرورى و بایسته است و انکار آن به معناى نپذیرفتن روایات منقول از پیامبر اسلام است. در احادیث و روایات زیادى – به خصوص در احادیث اهل سنت – از حضرت مهدى با عناوین زیر یاد شده است: خلیفه در پایان امت من، امیر در پایان فتنه‏ها و انقطاع زمان، مالک و فرمانرواى زمین، پادشاه و فرمانرواى انسان‏ها، امام و پیشواى مردم، فرمان رواى عرب، ولىّ و سرپرست امت، سلطان مشرق و مغرب و… .
روایات مختلفى درباره دولت مهدوى نقل شده است. در اینجا به پاره‏اى از آنها اشاره مى‏شود:
1. «مهدى از ما اهل بیت است. خداوند امر او را در یک شب اصلاح مى‏کند».(«المهدى منّا اهل بیت، یصلحه اللَّه فى لیلة»: ابى فضل عبد اللَّه بن محمد الادریسى، المهدى المنتظر، (بیروت: عالم الکتب، 1405)، ص 31.)
2. «مردى از اهل بیت من ظهور مى‏کند که نامش، نام من و اخلاقش شبیه خلق من است. زمین را از عدل و داد آکنده مى‏سازد؛ همان گونه که از ظلم و ستم پر شده بود».(«یخرج
رجلٌ من اهل بیتى یواطئ اسمه اسمى وخلقه خلقى یملأها قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً»: متقى هندى، البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان، ص 92، ح 10.)
3. «مهدى از خاندان من و از فرزندان فاطمه است…» و «ظهور مى‏کند مهدى از فرزندان حسین…».(«المهدى من عترتى من ولد فاطمه….»: قندوزى حنفى، ینابیع المودة، ج 2، ص 519 و 521.)(«یخرج المهدى من ولد الحسین…»: مقدّس شافعى، عقد الدرر، ص 222.)
4. «از ما است کسى که عیسى بن مریم پشت سر او نماز مى‏خواند».(«منّا الّذى یصلى عیسى بن مریم خلفه»: المقدس شافعى، عقد الدرر، ص 157؛ جلال الدین سیوطى، نزول عیسى بن مریم آخر الزمان، ص 85.)
5. «هر کس مهدى را تکذیب کند، کفر ورزیده است».(«من کذّب بالمهدى فقد کفر«: ابى فضل ادریسى، المهدى المنتظر، ص 94.)
6. «در میان امت من، کسى است که مال را به فراوانى مى‏بخشد و آن را شمارش نمى‏کند» («یکون فى امتى خلیفة یحثى المال حثواً ولایعده عداً»: متقى هندى، البرهان، ص 81).
7. «مال را مى‏بخشد و بر کارگزاران خود سخت‏گیرى مى‏کند و بر مسکینان مهربانى‏مى‏ورزد». («… یبذل المال ویشتّد على العمال ویرحم المساکین»: متقى هندى، البرهان، ص 86؛ ابى فضل الادریسى،المهدى المنتظر، ص 83.)
8. «خداوند زمین را به وسیله قائم زنده مى‏کند، پس او در آنجا عدالت مى‏ورزد. در نتیجه زمین با عدل زنده مى‏شود، بعد از آنکه با ظلم مرده بود» و «از خلافت او ساکنان زمین و آسمان خشنوداند.»(«یحیها اللَّه بالقائم فیعدل فیها فیحى الارض بالعدل بعد موتها بالظلم»: قندوزى حنفى، ینابیع المودّة، ج 2، ص 514.)(«…یرضى لخلافته ساکن السماء وساکن الارض»: همان، ص 562.)
. «مهدى در میان امتم ظهور مى‏کند. خداوند او را براى فریاد رسى مردمان برمى‏انگیزد. امت در زمان او متنعم و بهره‏مند مى‏شوند و چهار پایان زیاد مى‏گردند. زمین محصولات خود را بیرون مى‏دهد».(«یخرج المهدى فى امتى یبعثه اللَّه غیاثاً للناس، تنعم الامة وتعیش الماشیه وتخرج الارض نباتها»: مقدس شافعى، عقد الدرر، ص 144.)
10. «…منادى از آسمان ندا در مى‏دهد: آگاه باشید! برگزیده خدا در میان مردمان، مهدى است. پس به [فرمان‏هاى او] گوش فرا دهید و از او اطاعت کنید».(«…ینادى مناد من السماء: الا انّ صفوة اللَّه من خلقه فلان (یعنى المهدى) فاسمعوا له واطیعوا»: همان، ص 156؛ ابن فضل ادریسى، المهدى المنتظر، ص 64.)
بر این اساس باور داشت «مهدى موعود» در میان اهل سنّت رایج است؛ اما برخى از علماى اهل سنّت، در رابطه با مهدى موعود مى‏گویند: ما به مهدى نوعى اعتقاد داریم. به عبارت دیگر، ما منکر مهدى موعود نیستیم. احادیثى که از طرف رسول اکرم‏(ص) در باره او صادر شده، مورد قبول ما است؛ ولى مى‏گوییم: او هنوز متولّد نشده و معلوم نیست چه کسى است. اما در آینده متولّد مى‏شود و بعد از بزرگ شدن، قیام مى‏کند و حکومت جهانى و واحد تشکیل مى‏دهد. او از نسل فاطمه و از فرزندان حسین است. به عنوان مثال شبراوى شافعى در الاتحاف مى‏گوید:
«شیعه عقیده دارد مهدى موعود – که در احادیث صحیحه در رابطه با او وارد شده – همان پسر حسن عسکرى خالص است و در آخر الزمان ظهور خواهد کرد؛ ولى صحیح آن است که او هنوز متولّد نشده و در آینده متولّد مى‏شود و بزرگ خواهد شد. او از اشراف آل البیت الکریم است».(على اکبر قرشى، اتفاق در مهدى موعود، ج 2، بى‏تا، ص 33؛ به نقل از: عبد للَّه بن محمد شبراوى شافعى، الاتحاف بحبّ الاشراف، ص 180.)
ابن ابى الحدید نیز در شرح نهج البلاغه مى‏نویسد: «اکثر محدثان عقیده دارند مهدى موعود از نسل فاطمه‏(س) است و اصحاب ما (معتزله)، آن را انکار نمى‏کنند و در کتاب‏هاى خود، به ذکر او تصریح کرده‏اند و شیوخ ما به او اعتراف نموده‏اند. فقط فرق آن است که او به عقیده ما (اهل سنت) هنوز متولّد نشده و بعداً متولّد خواهد گردید».(ابن ابى الحدید معتزلى، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 281.)
آنچه روشن است اینکه باور به مهدى موعود در نزد اهل سنّت، از ژرفا و وضوح برخوردار نیست و به عنوان یک اعتقاد ضرورى و دینى یقینى مطرح نمى‏باشد. از این رو دیدگاه آنان در مورد آینده سیاست (دولت)، مبهم و نارسا است. به هر حال مى‏توان انگاره‏هاى زیر را از کتاب‏هاى اهل سنّت به دست آورد.
1. مهدى موعود، از عترت پیغمبر و از فرزندان فاطمه‏(س) است.
2. مهدى موعود، از فرزندان حسین‏علیه‏(س) است.
3. او جهان را پر از عدل و داد مى‏کند؛ پس از آنکه از ظلم وجور پر شده باشد.
4. او خلیفه و رهبر و امام دوازدهم از ائمه اثنى عشر است که پیغمبر، امت را به امامت آنها بشارت داده و بر طبق روایات کثیر مسند احمد، صحیح بخارى، صحیح مسلم، سنن ابى داوود و کتاب‏هاى معتبر دیگر اهل سنت، امامت‏شان ثابت است.(ر. ک: لطف اللَّه صافى، امامت و مهدویت، ج 2، ص 313.)
5. حضرت مهدى، بر تمام کشورها و شهرها مستولى مى‏شود و لشکرهاى کفر را شکست مى‏دهد.
6. دین اسلام و توحید به وسیله آن حضرت، عالم گیر خواهد شد و در زمین کسى نماند، مگر اینکه به توحید خدا گواهى دهد.
7. در زمان مهدى(عج) آن چنان مردم در نعمت و وسعت خواهند بود که نظیر آن در هیچ عصرى نبوده است.
8. او هم نام و هم کنیه حضرت رسول است و مردم را به سنت و شریعت و ملّت پیغمبر اکرم‏(ص) برگردانده و کتاب و سنّت او را زنده مى‏سازد.
9. عیسى بن مریم، فرود آید و در نماز به مهدى(عج) اقتدا کند و… .
چکیده دیدگاه اهل سنّت درباره «مهدویت» را مى‏توان در این کلام ابى الحسن آبرى به دست آورد:
«به تحقیق [در این زمینه] روایات متواتر است و از رسول خدا به طور مستفیض رسیده که مهدى از اهل بیت او است. او هفت سال حاکم (جهان) مى‏شود و زمین را از عدل آکنده مى‏سازد. عیسى‏(ع) براى کمک به او در کشتن دجال خروج مى‏کند. مهدى(عج) امام و پیشواى این امت است و عیسى در پشت سر او نماز مى‏خواند». عبدالعلیم عبدالعظیم البستوى، المهدى المنتظر، ج 1، ص 60.)
برگرفته از: کتاب آینده جهان(دولت و سیاست در اندیشه مهدویت)، نوشته ی رحیم کارگر، تهران انتشارات بیناد فرهنگی مهدوی موعود و قم, مرکز تخصصی مهدویت.

پرسش: آیا امام مهدی (عج) ازدواج کرده است ؟ اگر پاسخ منفی است پس روایت ” ازدواج نصف دین را حفظ می کند ” چگونه معنا می شود ؟

پاسخ: یکی از اموری که ما اطلاع دقیق و روشنی از آن نداریم وجود خانواده و فرزند برای حضرت مهدی(عج) است. ما واقعاً نمی‌دانیم که آیا حضرت ازدواج کرده و فرزندانی دارند یا خیر. لذا این سؤال پاسخ روشنی ندارد.
گفتنی است که با توجه به روایات، امام زمان(عج) در زمان ظهور دارای همست خواهد بود، اما چون اکنون در زمان غیبت به سر می‌برد و این زمان ویژگی‌های خاص خود را دارد لذا ممکن است سنت ازدواج مناسب دوران غیبت نباشد و لذا حضرت امر ازدواج را به زمان ظهور موکول نماید.
تذکر این نکته لازم است که بحث ازدواج و حفظ دین مناسب مقام امام معصوم نیست و نباید کسی فکر کند اگر امام ازدواج نکند نصف دین او دچار خلل می‌شود. اما دارای ملکه‌ی عصمت بوده و انسان کامل و مؤمن و عبد حقیقی خداوند اوست.

پرسش: آثار اعتقاد به مهدویت چیست ؟

پاسخ: آثار اعتقاد به مهدویت را می‌توان به دو بخش فردی و اجتماعی تقسیم نمود. از آنجا که باید پاسخ ما کوتاه باشد به تقسیم بندی هر بخش و ذکر مثال اکتفا می‌شود و تفسیر بیشتر را به منابع آن ارجاع می‌دهیم:
آثار فردی:
1. ایجاد و تقویت و استحکام اعتقاد به توحید و عدل الهی؛ ایجاد عدالت کامل و رفع هرگونه ظلم در جهان می‌تواند اعتقاد به توحید و اجرای عدالت را که از اسول اعتقادی دین اسلام و سایر ادیان الهی است، به اثبات برساند و باعث اعتقاد فردی می‌شود؛
2. ایجاد امید به زندگی و صبر در مقابل ناملایمات بخاطر فردای روشن؛
3. ایجاد حرکت مضاعف و شور و نشاط بیشتر در مسیر زندگی فردی؛
4. ارتباط معنوی دائم با احساس حضور امام معصومی که ناظر بر اعمال انسان است؛
5. رشد و تکامل تربیتی در اخلاق و رفتار و سایر شئون زندگی؛
6. تقویت بعد عبادی به وسیله ارتباط معنوی با امام زمان(ع) از طریق نماز امام زمان(ع) و دعای عهد و دعای فرج و امثال این ادعیه که باعث رشد عبودیت فرد خواهد شد.
آثار اجتماعی:
این بخش در سه فصل مورد تحقیق و بررسی قرار می‌گیرد:
فصل اول: آثار اجتماعی ـ دینی
فصل دوم: آثار اجتماعی ـ تربیتی
فصل سوم: آثار اجتماعی ـ سیاسی
الف. آثار اجتماعی ـ دینی (رفتار‌های دینی جمعی):
1. مراسم نیمه شعبان و ایجاد شور و نشاط دینی در بین افراد جامعه: اینگونه مراسم لزوم اجرای عدالت را به افراد یادآوری کرده و شوق امید و انتظار فرج را به صورت فرهنگ عمومی در می‌آورد.
2. برگزاری مجالس دعا: دعای ندبه، آل یاسین، جامعه کبیره و سایر دعاهای مربوط به امام زمان(ع).
3. توجه به مکان‌های منسوب به حضرت مهدی(ع): مسجد جمکران و مسجد امام حسن عسکری(ع) در قم و مسجد سهله در کوفه و شهر مکه و صحرای عرفات توجه به این مکان‌ها محبت و اعتقاد به خدا را تقویت کرده، انسان‌ها را به سوی عبادت و توجه ویژه به معنویات سوق می‌دهد.
4. صدقه دادن برای سلامتی امام زمان(ع): این رفتار فردی علاوه بر ایجاد روحیه امام دوستی، ولایت و توجه به محبوب و ثواب عبادی، باعث یک نوع رفتار اجتماعی و ایجاد روحیه نوع دوستی و کمک به دفع فقر در جامعه نیز خواهد شد.
ب. آثار اجتماعی ـ تربیتی:
1. روحیه انتظار: انتظار افراد جامعه، برای تحقق هدفی والا و واقعی یعنی برقراری عدالت واقعی در همه ابعاد، می‌تواند موتور حرکتی برای پیشرفت جامعه به سوی ایجاد مؤلفه‌های عدالت شود.
2. امید به آینده‌ای روشن: جامعه‌ای که معتقد به مهدویت است هیچگاه دچار سردرگمی سیاسی و انحطاط فرهنگی نخواهد شد. امید به هدفی مقدس و دست یافتنی، انسان را به سوی طرح و برنامه برای سعادت و پیشرفت و تلاش برای تحقق و اجرای آن برنامه حرکت می‌دهد.
ج. آثار اجتماعی ـ‌ سیاسی:
جامعه‌ای که معتقد به مهدویت است در رأس اهداف آن، رفع ظلم و ستم و مبارزه با ظالمان و ستمکاران در جامعه خواهد بود. انقلاب‌های بزرگ دینی ـ سیاسی در جوامع از آثار همین اعتقاد است همانند انقلاب اسلامی ایران که نقطه عطفی در تاریخ مبارزه با رژیم‌های عدالت ستیز و استعمارگر می‌باشد.
تذکر: برای اگاهی بیشتر به فصلنامه انتظار شماره5، مجله موعود شماره 6، کتاب آثار اعتقاد به امام زمان(ع) ـ هادی قندهاری، آفتاب ولایت ـ آیت الله مصباح یزدی مراجعه فرمایید.

پرسش: آیا از ظهور امام مهدی باید ترسید؟

پاسخ: امام زمان(عج) مظهر رحمت و مهر و عطوفت الهی است. او به امر خدا برای نجات انسان‌ها و راهنمایی آنها به طرف سعادت و کمال ظهور می‌کند. او همانند طبیب مهربانی است که بدی‌ها و تباهی‌ها را از جامعه انسانی دور می‌کند. او با اجرای عدالت، منافع و امکانات را در اختیار همه قرار می‌دهد و جلوی ظلم و ستم را می‌گیرد. در دوران او امنیت و آرامش فراگیر می‌شود و برکات زمین آشکار‌تر می‌گردد. پس ظهور منتهای آرزوی هر انسان باید باشد. کسی از دوران ظهور می‌ترسد که فقط به فکر ظلم و فساد است.

پرسش: آیا امام زمان از ظهور خود خبر دارد یا خیر ؟

پاسخ: عده‌ای بر این باورند که امام زمان(ع) از زمان ظهور، اطلاعی ندارد. اینان، برای اثبات ادعای خود، به احادیث عدم توقیت تمسک کرده‌اند، مانند «کذب الوقاتون» یا روایت «فلسنا نوقت لاحد وقتا» و یا روایاتی که ظهور را به قیامت تشبیه کرده است: «مثله مثل الساعة التی لایجلیها لوقتها الا هو»(بحار، ج 51، ص154، ح4).
در مقابل عده‌ای دیگر دلالت این احادیث را تمام نمی‌دانند؛ زیرا این که گفته می‌شود، تعیین وقت کنندگان دروغ‌گویند، یا ما اهل بیت تعیین وقت نمی‌کنیم، به معنای عدم علم نیست. حتی روایاتی داریم که علم اهل بیت، متصل به علم الهی است و علم به گذشته و آینده دارند. مرحوم کلینی در باب‌های متعددی، روایاتی را در رابطه با علم ائمه مطرح می‌کند، از جمله این باب را: «ان الائمه(ع) یعلمون علم ما کان و ما یکون و انه لا یخفی علیهم الشی».
بنابراین اظهار نظر قاطعانه در این باره، مشکل است. به علاوه، باید دانست این که حضرت علم به ظهور دارد یا ندارد، برای ما فایده ندارد.

پرسش: اصالت مهدویت را توضیح دهید ؟

پاسخ: مهدویت حقیقتی غیر قابل انکار است که ادله عقلی و نقلی آن را اثبات می‌کند و قبل از عقل و نقل، فطرت پاک انسانی به آن گواهی می‌دهد. توضیح اینکه: خداوند بزرگ در نهاد انسان‌ها خواسته‌هایی را قرار داده و بر اساس حکمت خود پاسخ آنها را فراهم کرده است به همین دلیل در برابر عطش بشر نسبت به عدالت دادگر نیز روزگاری را خواهد آورد که عدالت همه جهان را پر خواهد کرد و انسان‌ها به آرزوی قلبی خود خواهند رسید.
از نظر عقل هم دور نیست که برای هدف دار بودن عالم و تحقق خواست همه انبیاء و فراهم شدن زمینه رشد و بالندگی انسان‌ها و عبادت‌ و بندگی حقیقی خدا در همه عرصه‌های زندگی، روزگاری فرا رسد و پیشوایی الهی با قیام جهانی خود همه عالم را میدان بندگی خدا قرار داده و بساط شرک و ظلم و بیداد را برچیند.
قرآن کریم که متن وحی است و همچنین پیامبر و اهل بیت پاک او نیز بشارت ظهور منجی جهان و جهانیان را داده‌اند. قرآن در آیات متعدد فرجام جهان را به کام صالحان و شایستگان دانسته است و پیوسته نوید داده است که مستضعفان و نیکان جهان که در طول تاریخ بلند عالم در محرومیت به سر برده‌اند در آینده جهان وارث زمین بوده و به عدالت و مساوات از بهره‌ها و امکانات برخودار خواهند شد. (نگاه کنید به آیات 5و6 سوره قصص، و 105 سوره نساء، 55 سوره نور و… )
و همه مسلمین از فرقه‌‌های مختلف اسلامی در مسئله ظهور منجی بشریت اتفاق نظر دارند و از پیامبر روایت کرده‌اند که اگر از عمر دنیا نمانده باشد مگر یک روز، خداوند آن روز را چنان طولانی خواهد کرد تا مردی از خاندان من به حکومت خواهد رسید و دنیا را پر از عدالت خواهد کرد آنگونه که از ظلم پر شده باشد.

پرسش: اگر امام زمان (ع) کمک کند در امتحان قبول شوم ادم خوبی می شوم ؟

پاسخ: مناسب است امام زمان(ع) را بهتر بشناسیم تا بدانیم او چقدر مهربان بوده و به مردم مخصوصا شیعیان و محبین خود توجه دارد و آنها را مورد عنایت قرار میدهد.
الف. در روایات متعدد وارد شده است که پیامبر و امام پدران مردم هستند. از پیامبر(ص) روایت شده است که فرمود: من و علی دو پدر این امت هستیم.(بحار الانوار، ج36، ص11).
از امام رضا(ع) نیز در مورد امام و صفات و ویژگیهای او نقل شده است: امام همدم و همراه و پدر مهربان و دلسوز است. (اصول کافی، ج1، کتاب الحجة، ص200).
آیا پدر فرزند خود را فراموش میکند؟ و آیا به او توجه نمیکند و او را مورد لطف و دعای خیر خود قرار نمیدهد؟
ب. در روایات متعدد از دعای امام برای مردم و شیعیان خبر داده شده است. از امیر مؤمنان علی(ع) نقل شده است: هیچ مؤمنی نیست که بیمار شود مگر اینکه به مرض او ما مریض میشویم و مؤمنی اندوهگین نشود مگر اینکه به خاطر اندوه او اندوهگین گردیم، و دعایی نکند مگر اینکه برای او آمین گوییم، و ساکت نماند مگر اینکه برایش دعا کنیم. (به نقل از مکیال الامکارم، ج1).
از امام صادق(ع) نقل شده است: ما خوشحال میشویم به خوشحالی شما و اندوهگین میشویم به حزن شما و بیمار میشویم به بیماری شما و دعا میکنیم برای شما و شما که دعا میکنید ما آمین میگوییم.(به نقل از مکیال المکارم، ج1).
بنابراین امام مهدی(ع) به افراد مخصوصاً شیعیان و محبین خود توجه دارد و آنان را مورد لطف قرار داده و دعای خیر خود را بدرقه راه آنان قرار میدهد.
باید توجه داشته باشید که دعای حضرت برای ما با توجه به صلاح و خیر ما است. یعنی امام(ع) فقط به خواسته دل ما توجه ندارد بلکه مصلحت فرد را مورد توجه قرار میدهد. ما باید به این کلام الهی توجه داشته باشیم که در مواردی انسان چیزی را دوست دارد که برای او شر و ضرر است و چیزی را کراهت دارد که برای او خیر است.(بقره/216)
هم حضرت مهدی(ع) و هم ما برای شما و موفقیت شما دعا میکنیم.
ج. شما جوان هستید، باید از نشاط و نیروی جوانی خود استفاده کنید، با امید و یقین به آیندهای روشن، فعالیت درسی خود را تنظیم نمایید.
برای‌ تقویت‌ امید امور زیر لازم‌ است‌:
الف‌) توکل‌، اعتماد به‌ خدا و توکل‌ به‌ منبع‌ لایزال‌ هستی‌، بزرگ‌ترین‌ تکیه‌گاه‌ امید است‌.
ب‌ ) تقویت‌ روحیه‌ خود در برخورد با مشکلات‌. یکی‌ از عوامل‌ یأس‌ و نومیدی‌، ضعف‌ روحی‌ در برابر مشکلات‌ و بزرگ‌شمردن‌ انهاست‌. انسان‌ باید بداند که‌ دشواری‌ها، سختی‌ها، ناملایمات‌، ناکامی‌ها و شکست‌ها نیز بخشی‌ از زندگی‌ هستند.بنابراین‌ در برابر آنها نباید خود را باخت‌؛ بلکه‌ با آغوش‌ باز باید از آنها استقبال‌ کرد و با درایت‌ و با عزم‌ و روحیه‌ای‌ قوی‌ با انهابرخورد نمود.
زندگی‌ جنگ‌ است‌ جانا بهر جنگ‌ آماده‌ شونیست‌ هنگام‌ تأمل‌ بی‌درنگ‌ آماده‌ شو
ممکن است انسان در امتحان مردود شود، ولی نباید امید خود را از دست بدهد، بلکه باید فعالیت خود را افزون کند تا به نتیجه نزدیکتر شود. توجه کنید که در هر آزمونی(مثلا از یک میلیون شرکت کننده) صد هزار یا کمتر از آن گزینش میشوند. حال آیا نهصد هزار نفر باقی مانده باید آینده خود را خراب ببینند و نا امید شوند و دست از زندگی وفعالیت بکشند؟! نه چنین نیست بلکه با فعالیت زیاد، بکوشند در برنامهها و کارهای دیگر به موفقیت برسند. همراه دعا و نیایش خوب درس بخوانید انشاء الله به هدف خود خواهید رسید.

پرسش: امام زمان (عج) چند سال دارد ؟

پاسخ: بر اساس نظر مشهور در تاریخ ولادت امام زمان(عج)، آن بزرگوار در سال 255 هـ‌.ق به دنیا آمده است. بنابراین اکنون (سال 1427) سن شریف آن عزیز 1172 سال می‌باشد.

پرسش: امام زمان چه شخصیتی دارد ؟

پاسخ: امام زمان(ع) آخرین حجت خدا و ذخیره او برای عالم هستی است که به واسطه او، زمین از عدل و قسط پر می‌گردد و دین الهی اسلام پابرجا شده و استقرار می‌یابد و مردم به سمت عبادت و عبودیت خداوند حرکت می‌کنند. او واسطه فیض الهی به عالم وجود است و عنایات و الطاف الهی، از طریق او به مخلوقات می‌رسد. او آخرین وصی پیامبر خاتم است که خداوند به واسطه وجود او بلاها را از مردم ـ به خصوص شیعیان ـ دفع می‌کند؛ چنان که آن بزرگوار فرمود: من خاتم اوصیا هستم و خداوند به واسطه من بلا را از اهل و شیعیانم دفع می‌کند.(بحار الانوار، ج52، ص30). او وارث علم انبیاء و اولیای الهی است. و ویژگی‌ها و خصایص آنان در او جلوه‌گر است. او مظهر رحمت بی منتهای خداوند است که دوران حکومت او، انسان‌ها معنای کامل مهر و عطوفت الهی را با همه ابعادش حس می‌کنند. او حافظ دین خداوند و مبین آیین او بوده و وظیفه هدایت گری را بر عهده دارد و با احاطه بر قلوب مردمان، هر آن کس را که خواهان سعادت و نیک بختی است، تربیت و راهبری می‌کند. البته اینها بخشی از ویژگی‌های شخصیتی امام عصر(عج) است.

پرسش: تعریف شمااز مهدویت چیست ؟(لغت و اصلاح )

پاسخ: مهدویت در لغت مصدر جعلی برای «مهدی» است به معنای «مهدی بودن»، و مهدی اسلام مفعول از ریشه هدایت و به معنی «هدایت شده» می‌باشد. در اصطلاح، اعتقاد مسلمانان به برپایی حکومت عدل جهانی بدست فرزندی از نسل پیامبر اسلامی که هم نام پیامبر اسلام است.

پرسش: چگونگی شناخت حضرت در هنگام ظهور ؟

پاسخ: به چند گزینه باید توجه کرد:
الف. طبق روایات باید قبل از ظهور شناخت و ایمان مناسبی نسبت به حضرت پیدا کرد.
ب. ظهور امام زمان(ع) همراه با علایم خاصی است.
ج. حضرت با دعوت مردم به حق و دین حرکت خود را آغاز می‌کند و به صورت کامل خود را معرفی می‌کند.
د. همراه حضرت میراث انبیای گذشته از جمله میراث‌هایی از پیامبر اسلام است.
هـ . او دارای پرچم ویژه است.
و. در صورت نیاز، معجزه می‌آورد.
ز. حرکت و ندای حق، بر روح و روان انسان اثر مثبت می‌گذارد و از شنیدن آن حالت انبساط و آرامش در او ایجاد می‌شود.

پرسش: چگونه حضرت که در یک مکان هستند ناظر همه جا می باشند ?

پاسخ: الف. باید دانست که حاضر و ناظر دانستن امام به این معنا نیست که امام با چشم سر، افراد را نگاه می‌کند، همانگونه که شاهد و ناظر بودن خدا نیز شهود و دیدن مادی نیست. بلکه امام دارای حقیقت وجودی بسیار بلندی است که مربوط به گستره این عالم مادی نیست. در بسیاری از اخبار برای پیامبر(ص) و ائمه(ع) غیر از آنچه که ما آن را نفس و روح می‌نامیم، مقامی والاتر اثبات شده و آن مقام نورانیت است. در روایتی نقل شده “نخستین چیزی که خدای متعال آفرید نور پیامبر اکرم و ائمه اطهار بود” و در روایت دیگر آمده “خداوند در آغاز، نور محمد(ص) و علی(ع) را خلق کرد” و در روایتی دیگر بیان شده است “خداوند از نور عظمت خویش، آنان را آفرید”.
آفرینش از نور خدا، چندان برای ما روشن نیست ولی می‌توان گفت: غیر مادی و مقامی بس بلند است. این مقام نورانیت چون محیط و دربردارنده زمان‌ها و مکان‌ها است پس بر همه چیز احاطه وجودی دارد و نمونه و مثلی است برای علم الهی یعنی همانگونه که خدای متعال بر همه ما سوای خویش، احاطه حضوری دارد[و این ربطی به زمان و مکان ندارد] آنها نیز، که مظهر تام اسمای الهی‌اند،و علمشان هم مظهر علم الهی است، به موجودات احاطه حضوری دارند.
بر این اساس، استقرار، حضرت در مکانی از مکان‌های این کره خاکی، منافاتی با شاهد و ناظر بودن ایشان ندارد. استقرار برای بدن مادی است و شاهد و ناظر بودن مربوط به مقام نورانیت و روح مطهر آنان که وسعت وجودی دارد می‌باشد.
ب. دلیل معتبری نداریم که موضوع ازدواج حضرت مهدی(ع) و وجود فرزند برای ایشان را به طور قطع، اثبات یا نفی کند. البته برخی برای اثبات ازدواج حضرت دلیل آورده‌اند که ازدواج سنت پیامبر است و امام مهدی(ع) حتما به سنت پیامبر عمل می‌کند، ولی باید گفت: آن حضرت در شرایط غیبت به سر می‌برد که یک زندگی استثنائی است. بنابراین، امکان دارد که ازدواج را تا عادی شدن زندگی خود به تاخیر اندازد.
در عین حال، اگر حضرت، در همه عمر شریفشان یک بار هم ازدواج کرده باشد و در زمانی محدود همسری داشته باشد؛ به سنت نبوی عمل کرده‌اند و لزومی ندارد که حضرت همیشه همسر و فرزندانی داشته باشد.
در مقابل برخی دیگر، ازدواج و همسر و فرزند داشتن را هم منافی با امر غیبت دانسته‌اند و هم از لحاظ اجتماعی، قابل سوء استفاده.
همچنین در روایتی نقل شده است: به امام رضا(ع) عرض کردیم: برای ما روایت شده که امام از دنیا نمی‌رود تا آنکه نسل خود را ببیند. حضرت فرمود: آیا در خصوص این حدیث گفته نشده ” الا القائم” یعنی به جز قائم.(اثبات الوصیة، ص201)
بنابراین درباره ازدواج و همسر و فرزند داشتن آن حضرت یا نفی آن به صورت قاطع نمی‌توان سخن گفت. علاوه بر اینکه این مسأله یکی از مباحث فرعی در میان مباحث مهدویت است که اطلاع نداشتن از آن، ضرری ندارد و پی‌گیری آن نیز ثمری ندارد.

پرسش: چگونه در زمان ظهور امام مهدی می توان امام حقیقی را شناخت ؟

پاسخ: به چند گزینه باید توجه کرد:
الف. طبق روایات باید قبل از ظهور شناخت و ایمان مناسبی نسبت به حضرت پیدا کرد.
ب. ظهور امام زمان(ع) همراه با علایم خاصی است.
ج. حضرت با دعوت مردم به حق و دین حرکت خود را آغاز می‌کند و به صورت کامل خود را معرفی می‌کند.
د. همراه حضرت میراث انبیای گذشته از جمله میراث‌هایی از پیامبر اسلام است.
هـ . او دارای پرچم ویژه است.
و. در صورت نیاز، معجزه می‌آورد.
ز. حرکت و ندای حق، بر روح و روان انسان اثر مثبت می‌گذارد و از شنیدن آن حالت انبساط و آرامش در او ایجاد می‌شود.

پرسش: چگونه می توان آشنایی کاملی از امام مهدی پیدا کرد؟

پاسخ: برای آشنایی با امام زمان(ع) باید از چند گزینه بهره گرفت:
الف. باید کتاب‌هایی را که درباره مقام امامت و زندگانی اهل بیت(ع) نگارش یافته، مطالعه کنید. مطالعه این کتاب‌ها باعث می‌شود انسان هم با جایگاه امام در نظام هستی آشنا شود و هم بداند امام حقیقی و واقعی کیست.
ب.از افراد متخصص در دین کمک بگیرید تا با تبیین صحیح مطالب و معارف وحیانی و پاسخ به سؤالات مختلف، حقیقت دین را به صورت شفاف و درست به دست آورید.
ج. باید با دعا و درخواست نیاز از خداوند، از او مدد جست تا هم روح و روان و فکر آدمی توسط دعا و مناجات تطهیر شود و قلب و روح و فکر بتواند تجلی انوار الهی گردد و هم راه کمالتر درک معارف را به انسان بیاموزد.
برای آشنایی بیشتر با امام زمان مطالعه کتاب‌های زیر مناسب است:
1. نگین آفرینش، جمعی از محققین؛
2. دادگستر جهان، ابراهیم حکیمی؛
3. خورشید مغرب، محمد رضا حکیمی؛
4. سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری؛
5. تاریخ عصر غیبت، جمعی از محققین؛
6. پیدای پنهان، سید مسعود پور سعید آقایی.

پرسش: چه شباهتی بین پیامبران و حضرت مهدی است ؟

پاسخ: در روایات به برخی شباهت‌ها اشاره شده است:
ـ با حضرت موسی(ع): در مخفی بودن ولادت، ترس، و غیبت[موسی مدتی از میان قوم خود خارج شد]؛
ـ با حضرت یوسف(ع): در غیبت [برادران او را می‌دیدند ولی نمی‌شناختند]؛
ـ با حضرت عیسی(ع): آنچه در مورد حضرت عیسی(ع) گفته شد پیرامون امام مهدی(ع) نیز گفته شد[کشته شدن او]؛
ـ با حضرت نوح(ع) : تأخیر در ظهور [تحقق طوفان و نجات مؤمنان بعد از سالها سختی و مرارت و آزار توسط کافران بود]، طول عمر؛
ـ با حضرت آدم(ع): طول عمر؛
ـ با حضرت ابراهیم(ع): مخفی بودن ولادت، دوری از مردم[در مواردی]؛
ـ با حضرت ایوب(ع): فرج بعد از سختی؛
ـ با حضرت محمد(ص): خروج با شمشیر[اجازه حرکت مسلحانه]، حرکت طبق سیره پیامبر.

پرسش: حضرت مهدی در موقع ظهور چگونه تایید می شوند ؟

پاسخ: در احادیث مهدویت تایید حضرت مهدی(ع) هنگام ظهور به چند صورت وارد شده است:
1. تایید به وسیله ملائکه و فرشتگان الهی؛
2. تایید به وسیله مؤمنان به خدا و دین؛
3. تایید به وسیله ترسیدن دشمن از آن حضرت و لشکریان او.
در حدیث آمده است: «از امام صادق(ع) درباره آیه شریفه « أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ» سؤال شد که مراد از «امر خدا» چیست؟
آن حضرت در تفسیر این آیه شریفه فرمود: مراد از «امر الله»، امر ما اهل بیت است؛ یعنی، قیام قائم ما که واقع خواهد شد و مراد از «فلا تستعجلوه» آن است که شما در امر واقع شدن ظهور عجله و بیتابی نکنید، خداوند در زمان مناسب به سه وسیله آن حضرت را تأیید و یاری می‌کند: اول به ملائکه الهی که نازل شده و در جنگ دشمنان امام زمان(ع) را یاری می کنند. دوم به وسیله مؤمنان(یاران آن حضرت که از جمله آنها 313 نفر فرمانده سپاه و حلقه‌ای از سپاهیان که تعداد آنها در بعضی از احادیث حدود ده هزار نفر گفته شده است). سومین چیزی که خداوند حضرت مهدی را با آن یاری می‌کند، تا بر دشمن غلبه کند، به وجود آمدن رعب و ترس در دل دشمن است که باعث تزلزل در روحیه آنان شده و سپاهیان دشمن را در جنگیدن سست و دچار شکست می‌کند.
این تأییدات الهی، همان‌هایی است که پیامبر اسلام(ص) نیز برای پیروزی بر دشمنان از آنها بهره‌مند شده و هنگام ظهور اولیه اسلام بر دشمن غلبه کردند.

پرسش: در روایت آمده است که هر کس امام زمان خود را نشناسد و از دنیا برود ، کافر از دنیا رفته است . با توجه به این مطلب ما چگونه آشنایی کاملی به دست بیا وریم از امام زمان خود و در این مورد اگر کتابی است معرفی فرمایید تا با مطالعه آن آشنایی بیشتری به دست آوریم

پاسخ: برای آشنایی با امام زمان(ع) باید از چند گزینه بهره گرفت:
الف. باید کتاب‌هایی را که درباره مقام امامت و زندگانی اهل بیت(ع) نگارش یافته، مطالعه کنید. مطالعه این کتاب‌ها باعث می‌شود انسان هم با جایگاه امام در نظام هستی آشنا شود و هم بداند امام حقیقی و واقعی کیست.
ب.از افراد متخصص در دین کمک بگیرید تا با تبیین صحیح مطالب و معارف وحیانی و پاسخ به سؤالات مختلف، حقیقت دین را به صورت شفاف و درست به دست آورید.
ج. باید با دعا و درخواست نیاز از خداوند، از او مدد جست تا هم روح و روان و فکر آدمی توسط دعا و مناجات تطهیر شود و قلب و روح و فکر بتواند تجلی انوار الهی گردد و هم راه کمالتر درک معارف را به انسان بیاموزد.
برای آشنایی بیشتر با امام زمان مطالعه کتاب‌های زیر مناسب است:
1. نگین آفرینش، جمعی از محققین؛
2. دادگستر جهان، ابراهیم حکیمی؛
3. خورشید مغرب، محمد رضا حکیمی؛
4. سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری؛
5. تاریخ عصر غیبت، جمعی از محققین؛
6. پیدای پنهان، سید مسعود پور سعید آقایی.

پرسش: در مورد زندگینامه حضرت مهدی (ع) تو ضیح دهید ؟

پاسخ: آخرین امام شیعیان و دوازدهمین جانشین رسول خدا(ص) در سپیده دم جمعه، نیمه‌ی شعبان سال 255 هـ . ق در سامرا، یکی از شهر‌های عراق، دیده به جهان گشود. پدر گرامی او، پیشوای یازدهم امام حسن عسکری(ع) و مادر بزرگوار آن حضرت بانویی شایسته به نام «نرجس» بود.
نام و کنیه امام زمان(ع) همان نام و کنیه پیامبر اسلام(ص) است و لقب‌های مشهور آن حضرت عبارت است از: مهدی(هدایت شده‌ای که مردم را به حق می‌خواند)؛ قائم(قیام برای حق می‌کند)؛ منتظر(همه، در انتظار مقدم اویند)؛ بقیة الله(باقی مانده حجت‌های خدا و آخرین ذخیره او)؛ صاحب الزمان؛ ولی عصر(حاکم و فرمانروای یگانه زمان).
با توجه به این که فرمانروایان ستمگر عباسی به دنبال قتل آن بزرگوار بودند، لذا ولادت ایشان پنهانی بود و حتی نزدیکان امام عسکری(ع) نیز از ولادت او بی اطلاح بودند. حکیمه خاتون(عمه بزرگوار امام یازدهم) که بزرگ بانوان حرم اهل بیت بود نیز در شب نیمه شعبان و چند ساعت قبل از ولادت، از واقع شدن این امر بزرگ آگاه شدو این، بدان جهت بود که اثر حمل و نشانه‌ی بارداری در نرجس خاتون، به قدرت خدا، دیده نمی‌شد.
در روایات، شمایل و اوصاف حضرت مهدی(ع) بیان شده است از جمله: چهره‌ای گندمگون، پیشانی بلند، ابروان هلالی، چشمان سیاه و درشت و … اهل عبادت و شب زنده‌داری؛ زهد و پارسایی، صبر و بردباری، عدالت و نیکوکاری؛
زندگی ایشان شامل سه دوره پرفراز و نشیب است:
دوران اختفا: زندگی پنهانی آن حضرت که از آغاز ولادت تا شهادت پدر را شامل می‌شود. در این دوران امام حسن عسکری(ع) با نوشتن نامه و دادن عقیقه، نزدیکان و خواص را از ولادت امام مهدی(ع) آگاه کرد.(کمال الدین؛ج2، ب 43)
در این دوره، برخی از افراد، موفق به دیدار امام زمان(ع) شدند. محمد بن عثمان که یکی از بزرگان شیعه است، می‌گوید: چهل نفر از شیعیان، نزد امام یازدهم گرد آمدیم، آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: «پس از من، این، امام شما و جانشین من است. از او فرمان برید و بعد از من، در دین خود پراکنده نشوید که هلاک می‌شوید.»(کمال الدین، ج2، ب43، ح2).
دوران غیبت؛ این زمان، از هنگام شهادت امام یازدهم(ع) شروع می‌شود و تا ظهور ادامه دارد.
علت غیبت آن حضرت، به روشنی معلوم نیست، ولی از حکمت‌های آن، نجات از قتل و امتحان مردم است.
غیبت حضرت دو مرحله دارد: الف. غیبت کوتاه مدت(صغرا) که از سال 260 (هنگام شهادت امام یازدهم) تا سال 329 یعنی حدود هفتاد سال طول کشید.
مهم‌ترین ویژگی این دوره، آن است که مردم، از طریق نایبان خاص، یعنی عثمان بن سعید عمری، محمد بن عثمان بن سعید عمری، حسین بن روح، علی بن محمد سمری، با امام مهدی(ع) در ارتباط بودند و به وسیله‌ی آنان، سؤالات خود را می‌پرسیدند و پیام‌ها و پاسخ‌های حضرت را دریافت می‌کردند. در این دوره نیز برخی از ارادت‌مندان، موفق به دیدار حضرت شدند.
ب. غیبت بلند مدت(کبرا): در آخرین روز‌های عمر نایب چهارم، در نامه‌ای، امام زمان(ع) خطاب به او، خبر رحلت او را تا شش روز دیگر اعلام می‌کند. امام، از او می‌خواهد که دیگر فردی را به عنوان نایب خاص، از طرف ایشان معرفی نکند. بدین گونه دوران غیبت کبری شروع شد.
امام، در این دوره علما و فقیهان را به عنوان نایب عام به مردم معرفی کرد و از آنان خواست که در امور خود به علما رجوع کنند(کمال الدین، ج2، ب45، ح3). البته باید توجه داشت که هر چند امام در پرده غیبت قرار دارد، ولی مردم از شمع وجود او بهره می‌برند. در روایت مشهور از پیامبر(ص)(کمال الدین، ج2، ب45،ح3). و خود حضرت مهدی(ع)(کمال الدین، ج2،ب45، ح4) امام غایب، به خورشید پشت ابر تشبیه شده است که همانگونه که مردم از نور و حرارت آن استفاده می‌برند و نظام منظومه شمسی برقرار بود، همچنین به برکت امام، نظام هستی برقرار است و مردم از فیوضات او بهره می‌برند.
در این دوران پرفراز و نشیب که مردم باید در انتظار مقدم او باشند و به وظیفه یک منتظر واقعی عمل کنند و زمینه‌سازی برای ظهور بکنند، برخی نیز موفق به دیدار آن عزیز شدند که نمونه‌ی آن تشرف حاج علی بغدادی است که در کتاب مفاتیح الجنان ذکر شده است.
دوران ظهور؛ این دوره، از ظهور حضرت تا رحلت ایشان را شامل می‌شود. پس از آن که شرایط ظهور فراهم گشت و علایم ظهور، مانند خروج سفیانی و ندای آسمانی پدیدار شد، آن یگانه‌ی دوران، در مکه ظاهر می‌شود و همراه با یاران در مسجد الحرام، ظهور خود را اعلام می‌دارد و پس از سیطره بر مکه و اصلاح امور، به طرف مدینه و سایر نقاط به حرکت در می‌آید و با پاک سازی جهان از ظلم و شرک، عدل و دین را بر این زمین خسته از سیاهی می‌گستراند. در این دوران است که زمین، خرم و آباد می‌گردد و برکات‌اش را به مردم ارزنی می‌دارد.

پرسش: ضرورت اعتقاد به مهدویت بر جه اساسی است ؟

پاسخ: اعتقاد به مهدی موعود یک اعتقاد عمیق دینی است که در تمام ادیان و مذاهب جهان از آن سخن به میان آمده است. و همانند توحید و نبوت و معاد و … د تمام ادیان به ویژه اسلام اصالت دارد و در جای خود ثابت شده که اعتقادات دینی بشر در فطرت او ریشه قطعی دارند. این اعتقاد با خواسته‌های درونی انسان هماهنگی کامل دارد. در حقیقت تعالیم دینی تعیین کننده و تأمین کننده خواسته‌های بشر و تکمیل کننده خلقت انسان است. پس عقیده دینی در ژرفای فطرت جای دارد و یک میل باطنی است. البته مانند سایر امیال بشر در شرایط گوناگون شدت و ضعف یا کم و زیاد می‌شود. اما اصل خواسته به کلی از بین نمی‌رود. از این نظر اعتقاد به مهدویت ضرورت فطری و در جهت خواست درونی انسان‌ها است و لذا تمامی ادیان به این خواسته فطری پاسخ داده و مسائلی را در مورد آن مطرح کرده‌اند.
بنابراین اعقتاد به مهدویت یک عقیده اصیل دینی بوده که مبتنی بر اصل امامت است. و احساس ناکامی و تبعیض و ستم در ادوار مختلف تاریخ، باعث پیدایش آن نشده است. از آنجا که اعتقاد به مهدی موعود به عنوان امام معصوم، فرع بر اعتقاد به اصل امامت در اسلام راستین است نیز از ضرورت اعتقاد به اصل امامت نشأت می‌گیرد. در اینجا لازم است اشاره‌ای کوتاه به ضرورت امامت داشته باشیم:
امامت در لسان قرآن و احادیث، منصب و مقامی است که خداوند به افرادی از خواص بندگان شایسته خود عطا می‌کندو دارندگان آن منصب، کارگزاران خدا و نگهبان امورو احکام دین خدا و گواه بر خلق خدا هستند.
در احادیث آمده است: هیچکس وارد بهشت نشود مگر اینکه آنها را بشناسد و آنان هم او را بشناسند و وارد آتش نشود مگر کسی که آنها را انکار کند و آنها او را انکار نمایند. امام از حق و قرآن جدا نمی‌شود و قرآن و حق از امام جدا نمی‌شود.
امامت رهبریت سیاسی و فکری و دینی است که از طرف خدا برای هدایت مردم به سعادت تعیین شده است.
امام باقر(ع) فرموده است: «لایکون العبد مؤمنا حتی یعرف الله و رسوله و الائمة کلهم و امام زمانه و یرد الیه و یسلم له. ثم قال: کیف تعرف الاخر و هو یجهل الاول»(کافی، ج1، ص180). «بنده خدا مؤمن نخواهد بود مگر اینکه خدا و رسول و همه امامان را بشناسد و نیز امام زمانش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه کند و تسلیم امر وی باشد؛ سپس فرمود: «چگونه می‌شود که آخرین امام را بشناسد در صورتی که اولین امام را نشناخته باشد؟»

پرسش: طریق شناخت امام زمان ؟

پاسخ: برای بالا بردن سطح فکری و اعتقادی نیاز به دو گزینه است:
الف. توجه به حضرت حق و دعا و انابه به درگاه او و توجه به وظایف دینی، تا دل روشن و پاک گردد و بتواند تجلی‌گاه انوار و معارف حقه باشد. این انوار هم الهامات الهی را شامل می‌شود و هم تفکر و مطالعه کتب دینی.
ب. مطالعه کتاب‌ها و گفت و گو با اندیشمندان و صاحبان علم و فکر.
در مورد کتب، کتاب‌های ذیل برای شروع مفید است: 1. نگین آفرینش، جمعی از محققان؛ 2. دادگستر جهان، ابراهیم امینی؛ 3. خورشید مغرب، محمد رضا حکیمی؛ 4. امامت و مهدویت، سه جلد، آیت الله صافی؛ 4. سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری؛ 5. تاریخ عصر غیبت، جمعی از محققین؛ 6. نگاهی دوباره به انتظار، مجید حیدری نیک؛ 7. در انتظار ققنوس، ترجمه مهدی علیزاده؛ 8. فصنامه انتظار(علمی، تخصصی) از مرکز مهدویت قم.

پرسش: طریق کسب معرفت به حضرت ؟

پاسخ: برای کسب معرفت از راههای زیر میتوان بهره برد که هر یک دیگری را کامل میکند:
الف. راه عقل؛ اگر انسان کمی اندیشه کند درمییابد برای رسیدن به سعادت و نیل به هدف از خلقت خود، نیاز به راهنمایی از طرف خداوند دارد. پس باید از طرف خداوند افرادی برای رساندن پیام خداوند(نبوت و رسالت) انتخاب شوند. از این رو، عقل در مییابد نیاز به وحی و بعثت انبیاء دارد.
انسان علاوه بر آن که نیاز به وحی و ابلاغ آن به وسیله انبیاء دارد همچنین به تعلیم و تبیین آن توسط آنها نیز نیازمند است، زیرا از یک طرف، وحیهای الهی در بسیاری از موارد حالت کلی دارد و از طرف دیگر عقل بشر محدود بوده و توانایی درک درست و کامل وحیها را ندارد. بر این اساس، انسان نیازمند فرمایشات و توضیحات انبیاء میباشد.
گفتنی است انسان علاوه بر جسم، دارای روح است که شخصیت اصلی او را تشکیل میدهد. روح نیز همچون جسم دارای نیازمندیها بوده و گرفتار آفتها و بیماریها میشود.
روح اگر بخواهد رشد و تعالی پیدا کند باید تحت تربیت قرار گرفته و تزکیه شود، نیازهای معنوی او تامین شود، آفتهایی که به آن دچار شده و یا ممکن است دچار شود شناسایی شده و با آن مبارزه شود. این مهم(رفع نیازها و مبارزه با آفتها) فقط در سایه تربیت یک مربی پاک امکان دارد. از این رو خداوند تزکیه و طهارت نفوس را وظیفه انبیاء شمرده است و در قرآن میفرماید: ” لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ”(آل عمران،164).
با بعثت آخرین پیامبر و رسول خدا حضرت محمد(ص) پیامهایی که باید از طرف خداوند نازل میشد فرستاده شد و در اختیار انسان قرار گرفت که همان قرآن کریم بود. و تا زمانی که پیامبر در میان مردم بود به مقدار استعدادها و تواناییهای مردم آن زمان دین را برایشان تبیین کرد و به تزکیه نفوس پرداخت. البته تبیین دین پیامبر بر اساس علوم الهی بود که پیامبر در اختیار داشت و به جهت داشتن عصمتی که داشت ارشاد و تزکیه مردم را انجام میداد.
عقل میگوید: بعد از رحلت پیامبر(ص) نیز باید فردی مانند او (عالم به علم الهی و معصوم از هر خطا) باشد تا وظیفه تبیین دین و تزکیه مردم را به عهده بگیرد. پس باید در هر زمان انسان عالم و معصومی همچون پیامبر باشد تا انسان به واسطه هدایتها و ارشادات او راه کمال را بپیمایند. اما اینکه چنین فرد چه کسی میتواند باشد باید از پیامبر پرسید، زیرا ما توانایی شناخت انسان عالم معصوم را نداریم.
پس راه نقل(استفاده از گفتار) را باید مورد بررسی قرار دهیم.
ب. راه نقل؛ در احادیثی که از پیامبر(ص) (و همچنین از پیشوایان معصوم) به ما رسیده است علاوه بر تاکید بر نیاز انسان به عالم معصوم، افرادی که بعد از پیامبر عهده دار خلافت و جانشینی پیامبر عهدهدار خلافت و جانشینی پیامبر هستند معرفی شدهاند، از جمله در حدیث معروف ثقلین پیامبر فرمود: من دو شیء گرانبها در میان شما میگذارم یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم، اگر به این دو تمسک کنید(و از آنها پیروی کنید) هرگز گمراه نمیشوید، این دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا در حوض(کوثر در قیامت) بر من وارد شوند.
طبق این حدیث باید همیشه یک نفر از اهل بیت که عالم کامل و معصوم است در کنار قرآن باشد(چون قرآن دریای علم بوده و از هر خط دور است).
و در حدیث معروف دیگر پیامبر فرمود: خلفا و جانشینان من دوازده نفرند.
طبق این حدیث آن اهل بیت که در کنار قرآن هستند دوازده نفر خواهند بود.
و در احادیث متعدد دیگر خداوند نام این دوازده نفر را ذکر کرده است. به عنوان نمونه، وقتی آیه ” أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ” نازل شد، از پیامبر در مورد اولی الامر سؤال شد که که آنان چه کسانی هستند؟ پیامبر آنان را معرفی کرد که اول آنها علی بن ابیطالب است و سپس نام باقی امامان را تا امام مهدی(ع) فرمود.
پس ما به کمک عقل و نقل فهمیدیم که امام زمان(ع) که در کنار قرآن قرار دارد و عالم به علم الهی و معصوم است همان امام مهدی(ع) است.
البته ما باید با تفکر بیشتر و با استفاده از روایات، ادعیه و زیارات معرفت خود را نسبت به امام و مقام او بیشتر و عمیقتر کنیم.
گفتنی است اگر انسان سعی کند ایمان را در خود تقویت کند و به وظایف دینی عمل کند خداوند عنایت بیشتری به او کرده و او را در شناخت بهتر و کاملتر امام کمک میکند.
ب. از راههای مختلف میتوان فهمید که انسان چه مقدار از معرفت به امام را پیدا کرده است از جمله:
ـ چه مقدار به او محبت دارد و به یاد اوست؛
ـ در مقابل شبهات تا چه اندازه خود را میتواند حفظ کند و عقیده صحیح خود را از دست ندهد.
ـ به وظایف دینی چه مقدار توجه دارد و به آنها عمل میکند.
هر اندازه که محبت و یاد امام بیشتر باشد و توجه به وظایف دینی دقیقتر و کاملتر باشد و انسان در برابر شبهات مقاوم تر باشد به همان اندازه معرفت پیدا کرده است.

پرسش: می خواهم از امام زمان (عج) و زنده بودن ایشان دلائل منطقی پیدا کنم .

پاسخ: ما برای اثبات وجود امام زمان(ع) دلایل متعددی اقامه می‌کنیم که برخی از این دلیل‌ها عقلی و کلی است، برخی دیگر برگرفته از آیات و روایات است.
روایات نیز برخی کلی است و برخی جزئی، در اینجا به برخی روایات اشاره می‌کنیم کهمورد پذیرش شیعه و سنی می‌باشد:
در روایت معروفی از پیامبر(ص) نقل شده است که بعد از من دوازده نفر خلیفه خواهند بود و اسلام با آنان عزیز است. پیامبر سخن از وجودو عزت اسلام داده است و این را به دوازده امام عجین کرده است. ما(شیعه) روایات متعددی داریم که پیامبر این دوازده نفر را به نام معرفی کرده است که اولین آنها امام علی(ع) و آخرین آنان امام مهدی(ع) می‌باشند. با توجه به این که یازده نفر از این بزرگواران به شهادت رسیدند پس وجود و عزت اسلام که الان در اختیار ما است به جهت همراهی این دین شریف توسط امام مهدی(ع) است.
در روایت معرف دیگر از پیامبر(ص) نقل شده است که: هر کس بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است. پیامبر لفظ «امام زمانه = امام زمان خودش» را به کار برده است، یعنی در هر زمان امامی است که شناخت او باعث نجات و سعادت است و نشناختن او باعث می‌شود مرگ انسان مرگ جهالت (= کفر و ضلالت) باشد. این امام باید تجلی کامل دین باشد که شناخت (و پیروی او) معیار مرگ سعادت است.
در کنار این احادیث ما روایات متعددی پیرامون ولادت و غیبت امام زمان(ع) داریم که به روشنی از ولادت مخفیانه حضرت سخن به میان آمده است و گفته شده که او دارای غیبت خواهد بود.
اگر در این زمینه بیان بیشتری را می‌خواهید می‌توانید مکاتبه کنید تا در اختیار شما قرار گیرد.

پرسش: مراد از شناخت و معرفت نسبت به امام زمان چیست؟ چگونه می توان بدست آورد؟

پاسخ: یکم. برای بالا بردن سطح فکری و اعتقادی نیاز به دو گزینه است:
الف. توجه به حضرت حق و دعا و انابه به درگاه او و توجه به وظایف دینی، تا دل روشن و پاک گردد و بتواند تجلی‌گاه انوار و معارف حجة باشد. این انوار هم الهامات الهی را شامل می‌شود و هم تفکر و مطالعه کتب دینی.
ب. مطالعه کتاب‌ها و گفت و گو با اندیشمندان و صاحبان علم و فکر.
در مورد کتب، کتاب‌های ذیل برای شروع مفید است: 1. نگین آفرینش، جمعی از محققان؛ 2. دادگستر جهان، ابراهیم امینی؛ 3. خورشید مغرب، محمد رضا حکیمی؛ 4. امامت و مهدویت، سه جلد، آیت الله صافی؛ 4. سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری؛ 5. تاریخ عصر غیبت، جمعی از محققین؛ 6. نگاهی دوباره به انتظار، مجید حیدری نیک؛ 7. در انتظار ققنوس، ترجمه مهدی علیزاده؛ 8. فصنامه انتظار(علمی، تخصصی) از مرکز مهدویت قم.
دوم. شناخت امام
پیمودن جاده انتظار بدون شناختن امامِ منتظَر ممکن نیست. استقامت و پایدارى در وادى انتظار وابسته به درک صحیح از پیشواى موعود است. بنابراین علاوه بر شناخت امام به اسم و نسب، لازم است نسبت به جایگاه امام و رتبه و مقام او نیز آگاهى کافى بدست آورد.
ابونصر که از خدمتگذاران امام حسن عسکرى(ع) است، پیش از غیبت امام مهدى(ع) به حضور آن حضرت مى‏رسد. امام مهدى(ع) از او مى‏پرسد: آیا مرا مى‏شناسى؟ پاسخ مى‏دهد: آرى، شما سرور من و فرزند سرور من هستید! امام(ع) مى‏فرماید: مقصود من چنین شناختى نبود!؟ ابونصر مى‏گوید: (مقصود شما چیست) خودتان بفرمایید.
امام(ع) مى‏فرماید:
من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا را از خاندان و شیعیانم دور مى‏کند.( کمال‏الدین، ج 2، ب 43، ح 12، ص 171).
اگر معرفت امام براى منتظرِ حاصل شود، او از هم اکنون خود را در جبهه امام مى‏بیند و احساس مى‏کند که در خیمه امام و کنار او قرار گرفته است. بنابراین لحظه‏اى در تلاش براى تقویت جبهه امام خویش کوتاهى نمى‏کند.
امام باقر(ع) فرمود:
…مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لِاِمامِهِ لَمْ یَضُرُّهُ، تَقَدَّمَ هذَا الْاَمْرِ اَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ ماتَ وَ هُوَ عارِفٌ لِاِمامِهِ کانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقائمِ فِى فُسْطاطِهِ.(اصول کافى 1 / باب 84، ح 5، ص 433).
کسى که بمیرد در حالى که امام خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر امر (ظهور) به او زیان نمى‏رساند و کسى که بمیرد و حال آنکه امام خود را شناخته است مانند کسى است که در خیمه امام و همراه او بوده است.
گفتنى است که این معرفت و شناخت چنان مهمّ است که در کلام معصومین: آمده است که براى بدست آوردن آن، لازم است از خداوند طلب یارى شود.
امام صادق(ع) فرمود:
… در زمان غیبت طولانى امام مهدى(ع) باطل گرایان (در اعتقاد و دین خود) به شک و تردید گرفتار مى‏شوند. زراره، از یاران خاص امام گفت: اگر آن زمان را شاهد بودم چه عملى انجام دهم؟
امام صادق(ع) فرمود:… این دعا را بخوان:
اَللَّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ اَللَّهُمَّ عَرِفْنى حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى.( غیبت نعمانى، باب 10، فصل 3، ح 6، ص 170).
آنچه تا کنون مطرح شد معرفت نسبت به جایگاه امام در مجموعه نظام هستى است. او حجّت پروردگار و جانشین به حق پیامبر و پیشواى همه مردم است که اطاعت از او بر همگان واجب است چرا که اطاعت از او همان اطاعت از خداست.
یکى دیگر از ابعاد معرفت امام، شناختن سیره و صفات امام است و این بُعد از شناخت، تأثیر عملى گسترده‏اى در رفتار و خُلق و خوىِ منتظر مى‏گذارد و بدیهى است که هر اندازه معرفت انسان به زوایاى گوناگون زندگى امام و حجت الهى بیشتر و عمیق‏تر باشد، آثار آن در بخش‏هاى گوناگون زندگىِ او بیشتر خواهد بود.

پرسش: میزان اگاهی حضرت بر اعمال ؟ آیا حضرت با مطالعه پرونده اعمال ما از کارهای ما اگاه است ؟

پاسخ: در آیات متعدد از جمله آیه 105 سوره توبه خداوند می‌فرماید: ” وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ” ؛”بگو: عمل کنید به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان عمل شما را خواهند دید…”.
این آیات شاهد بودن و اطلاع ائمه(ع) از اعمال بندگان را می‌رساند؛ زیرا در روایات آمده است: منظور از مؤمنان، ائمه است.
در کتاب بحار الانوار 75 روایت در این موضوع نقل شده است. بنابر آیات و روایات فراوان اصل عرضه اعمال بر امام و پیامبر مسلم است و آنان به یقین از اعمال ما خبر دارند.
اما اینکه اعمال چه موقع به محضر ائمه عرضه می‌شود؛ زمان‌های متعددی بیان شده است: هر پنج شنبه (بحار الانوار، ج23، ص39، ح12) هر پنج شنبه و دوشنبه(همان، ص338، ح9) هر روز صبح (کافی، ج1، ص219، ح1)، هر روز و هر شب(همان ح4).
به هر حال می‌توان از مقایسه روایات استفاده کرد روزانه اعمال بر ائمه(ع) عرضه می‌شود و آنان از اعمال بندگان در طول روز مطلع می‌شوند.
اما در مورد کیفیت عرضه اعمال، در احادیث اشاره روشنی وجود ندارد، اما به طور کلی می‌توان گفت: اعمال به وسیله ملائکه به محضر امام آورده می‌شود و نوع پرونده اعمال از نوع مادی(یعنی کاغذ و جوهر و نوشته) نیست تا جای سؤال باشد که چگونه این تعداد پرونده را می‌توان روزانه رسیدگی کرد.
باید دانست که نوع پرونده و رسیدگی و اطلاع از انها، متعلق به عالم ماده نیست و از نوع عالم مثال یا عالم عقل است.